سجاد صفاهانی زاده
شهرنشينها در مقايسه با مردمی كه در مكانهای آرامتری زندگی میكنند، بيشتر دچار استرس، افسردگی و ساير بيماریهای روانی و حتی جسمی میشوند.
محیط و فضای سبز در برافروختن انرژی مثبت و احساسات مثبت در وجود انسان، بسیار موثر واقع میشود.
زمانی که در يك خيابانی پُرسروصدا قدم میزنيم، مغز ما مرتب بايد مراقب اطراف باشد، از برخورد با عابران اجتناب كند و وضعيت ترافيك و حركت وسایل نقلیه را مَد نظر بگيریم. با اين كه شايد در نظر ما اين موضوع چندان آشكار نباشد؛ اما اين نظارت آشكار به محيط اطراف میتواند عملكرد بخشی از قسمتهای مهم مغز را مختل کند.
همانطور که ایجاد فضای سبز در شهر و محیطهای اجتماعی، میتواند زیبایی محیط را تضمین کند، این امر بر روی سلامت روان افراد جامعه و در نتیجه فرهنگ آینده نیز تاثیرگذار خواهد بود.
شايد متوجه میشويد كه چرا زندگی شهری در درازمدت انسانها را در معرض بيماریهای روحی و روانی قرار میدهد. همهی اين مشغوليتهای ذهنی باعث میشوند که شهرنشينها فعاليت بيشتری در قسمتی از مغز كه مسئول پاسخ فرار يا گريز، اضطراب و افسردگی است، انجام دهند؛ البته هر چه محل سكونت بزرگتر باشد، اين فعاليتها هم بيشتر میشود. یکی از تاثیرگذارترین راهها در جهت مدیریت کردن استرس مربوط به تنشهای روزمره، استفاده از فضای سبز، طبیعت بکر و استفاده از اکسیژن درختان و گیاهان است که باید به آن توجه ویژه شود.
با توجه به تحقیقاتی که این روزها در جهت تاثیر فضاهای سبز و تاثیر آنها بر روی استرس انجام شده است، نتیجه بر آن شد که حتی نگاه کردن به طبیعت میتواند استرس، تنش، اضطراب و حتی پرخاشگری را در انسانها رو به کاهش میبرد.
با دقت بر تغییرات فیزیولوژیکی که در مغز ایجاد میشود، میتوان گفت که هیجانات مثبت بلافاصله پس از دریافت اکسیژن از محیطهای طبیعی، میتواند واکنشهای مثبت مغز را در جهت کاهش استرس در پی داشته باشد.
زیباسازی فضای شهری از مهمترین راهکارهای کاهش استرس شهروندان است. دسترسی داشتن به فضای سبز، کاهش آلودگیهای بصری و پیرایش نماهای فرسوده برای کاهش استرس و احساس افسردگی مفید است.
همچنین رنگها نیز در سلامت روان تأثیرگذار است؛ استفاده از رنگهای روشن در لباسها و طراحی ساختمانها و خانهها میتواند بر سلامت روان مفید باشد.
فضای سبز به عنوان یکی از شاخصهای توسعه یافتگی جوامع دارای ابعاد زیست محیطی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و کالبدی است. که متاسفانه در کرمان از سطح بسیار پایینی برخوردار است و همین فضای سبز موجود هم دارای شرایط بسیار اسفناک و بدی است.
متاسفانه مدیرت شهری کرمان در این مقوله نتوانسته گامی بردارد و حتی در ساده ترین حالت نتوانسته از شهرهای موفق اطراف کپی برداری کند.
فضای سبز جزئی از نظام کالبدی شهر محسوب می شود که انسان همواره با آن در تماس بوده و هدف از طراحی آن نیز در حقیقت توجه به نیازهای انسانی و فرهنگی جامعه و نیز جست وجوی عوامل ضروری در ایجاد فضای سبز مناسب شهری است. ولی متاسفانه در بسیاری از خیابانها شهر این عدم هم گونی به چشم می خورد.
می توان با تحلیل دسترسی به شریان های فرعی و اصلی و نزدیکی به کاربری های سازگار و ناسازگار و پتانسیل های موجود در راستای جانمایی و مکان یابی بهینه فضاهای سبز شهری گام برداشت. بنابراین، مکان یابی نادرست فضاهای سبز شهری در نهایت، به ایجاد ناهنجاری های بیشمار اجتماعی منجر خواهد شد که لازم است در برنامه ریزی و عمران شهری و احداث فضاهای سبز رعایت ملاک ها و استانداردهای لازم برای مکانیابی آنها مدنظر قرار گیرد.
نظرات