موسیقی بیان احساسات به وسیله صداها است
موسیقی از نظر شما چیست؟
وقتی شما یک اهنگ یا ریتم شاد میشنوید احساس شادی و رقص میکنید و چند ثانیه بعد اگر یک اهنگ غمگین گوش کنید احساس غم و اندوه میکنید و این هنر موسیقی است چرا که در تعریف کلی؛ موسیقی بیان احساسات به وسیله صداها تعریف میشود!! موسیقی فاخر با احساس انسانها سر و کار دارد و روح آدمیرا جلا میدهد و قدرت تفکر درست را به وی میبخشد و من اگر بخواهم موسیقی را در چند جمله تعریف کنم آن را ((آرامش روح برای رسیدن به کمال)) بیان میکنم.
چرا احساس کردید به موسیقی علاقه دارید؟
از بچهگی زمانی که به موسیقی میکردم احساس گرمیو شادی عجیبی در بدنم ایجاد میشد بخصوص زمانی که پدرم و مادر بزرگم در پشت دار قالی شروع به خواندن نقشههای قالی میکردند. خوب به خاطر دارم برای اولین بار در مدرسه ساز تمبک را دیدم که دانش آموزشی به نام مهدی قاسمیآن را مینواخت! دیوانه وار عاشق صدایش شدم و تمبک قاسمیجرقه ای در من ایجاد کرد و باعث شد من پا به دنیای بزرگ موسیقی بزارم. بعداز آن در تاستان سال ۷۵ با گروه سرود کانون پویندگان راور راهی مسابقات سرود استان شدیم و مقام اول را کسب کردیم. در اختتامیه همان مسابقات گروه موسیقیای شروع به اجرا کردند و سازی به اسم تومبا در آن نواخته شد. (البته نام آن ساز را چند سال بعد متوجه شدم)) وقتی نوازندهی آن شروع به تکنوازی کرد واقعا فهمیدم عاشق سازهای کوبه ای خصوصا این ساز هستم
از چه سنی آموزش و فراگیری را آغاز کردید و اولین ساز آموزشی شما چه بود؟
در سال ۸۰ با توجه به شرایط اقتصادی و مشکلات جغرافیایی توانستم ساز مورد علاقهی خودم یعنی«کونگا »را با پول پسانداز حاصل از سالها کار و دسترنج خودم خریداری کنم. یادمه آنقدر ذوق داشتم روزی که ساز را برایمن با اتوبوس به راور فرستادند دو ساعت زودتر جلوی ایستگاه اتوبوس منتظر رسیدنش بودم! یادگیری ساز را از سال ۸۱ شروع کردم با رفتن هفته ای یک بار به تهران آن هم با مشقت و رنج فراوان چون من هنوز دانش آموز بودم و هم میبایست درس بخوانم و هم با کار کردن هزینهی کلاس و رفت و آمدم را تامین کنم.
نخستین مربی شما چه کسی بود و با چه اساتیدی ادامه دادید؟
نخستین مربی و استاد من استاد «همایون نصیری» بود. خاطرهای که از وی دارم این است که در جلسهی اول چنان با من برخورد کرد که من گریه کنان از کلاس بیرون آمدم و حتی در قطار تا کرمان گریه کردم. نمیدانم چرا اینگونه با من رفتار کردند و هیچ وقت هم از استاد نپرسیدم ولی من چون عاشق این ساز بودم هفتهی بعد باز هم دوباره رفتم. وقتی منو دید خنده ای کرد و گفت: تو خیلی پررو هستی! و منم رفتم سر کلاس. استاد بعدی من استاد «پژمان حدادی» بودند که ساز تمبک را نزد او فرا گرفتم. در آخر از سال ۹۳ نزد استاد «حکیم لودین» از آلمان به فراگیری ساز پرکاشن پرداختم.
ساز تخصصی شما چیست؟چرا در بیشتر سازها آموزش دارید و آیا این کار به کیفیت آموزش لطمه نمیزند؟
من نوازندهی پرکاشن هستم و یک نوازندهی پرکاشن در واقع یک مولتی هست یعنی نوازندهی چندین ساز ولی سازی که خودم خیلی دوسش دارم ساز «کونگا»ست. به نظر من یک نوازندهی مولتی پرکاشن بهتر میتواند در آموزش به هنرجویان کمک کند.
با چه گروههای موسیقی همکاری داشته و دارید؟
اولین گروهی که من فعالیتهای هنری خودم را با آن شروع کردم، گروه «پسرهای کویر» بود که اولین کنسرت این گروه در سال ۸۱ اجرا شد. البته با چندین گروه موسیقی استان نیز فعالیت داشتم و آخرین گروهی که با آن فعالیت داشتم گروه «آکادمیکا» بود که توسط چند نوازندهی خوب کشوری با هدف صلح جهانی راهاندازی شده بود که متاسفانه با شیوع ویروس کرونا فعالیتاین گروه به نعویق افتاد.
چه شد که به فکر تالیف و چاپ کتاب افتادید؟
در آن دوران برای یادگیری سازهای مختلف خیلی سختی کشیدم چراکه نه اینترنت درستی در شهر من وجود داشت نه کتابی که در دسترس باشد و هر هفته میبایست مسیر راور -کرمان-تهران را برای نیم ساعت کلاس طی کنم. کم کم با ویدئوهای مختلف توانستم خیلی تکنیکها را فرا بگیرم. این ایده در من ایجاد شد که همه باید این تکنیکها را فرا بگیرند برای همین شروع به تالیف کتاب و مقالات کردم تا دیگران به آسانی بدون از دست دادن وقت فقط و فقط به تمرین پرداخته و از نواختن ساز لذت ببرند.
از کتابهایتان بگویید که به کمک چه افراد و یا نهاد و ارگانی منتشر شد؟
در نگارش و چاپ دو کتاب اولم یعنی کتابهای مدرسه کاخن یک و دو کسی حمایتم نکرد اما در سه جلد کتابهای مدرسه داربوکا با کمک آقای جلیل کاربخش راوری معاون اتاق بازرگانی استان کرمان شرکت معدنی«گلگهر» حامیمالی کتابها شد که لازم است از همه این عزیزان و یزرگواران تشکر و قدردانی نمایم.
شما بدعت و نوآوری و ترکیب در نوازش سازها را به هنر خود اضافه کردید، در این باره بگویید؟
همانطور که قبلا گفتم وقتی شما مولتی باشید میتوانید تکنیکهای سازهای کوبهای مختلف را روی ساز دیگری پیاده کنید و در واقع از تکنیک تلفیق استفاده کنید. برگ برندهی کتابهای من همین بود. من تکنیکهای سازهای کوبهای مختلف خصوصا سازهای منطقهی برزیل را وارد ساز «داربوکا» و «کاخن» کردم چون من عاشق موسیقی برزیل هستم
موسیقی در راور چند سالی است که رونق گرفته اما همچنان از بسیاری از شهرها عقب است، دلیلش را چه میدانید؟
با تشکیل گروه «پسرهای کویر» در راور در سال ۸۰ رونق عجیبی در صنعت موسیقی این خطهی هنرمند پرور اتفاق افتاد و بچههای زیادی به این هنر گرایش پیدا کردند و من هم ترغیب شدم اولین آموزشگاه موسیقی در راور راهاندازی کنم چند سالی خیلی خوب پیش میرفت و نوازندههای خوبی در این شهر پرورش یافتند اما متاسفانه چند سالی به دلیل فقر اقتصادی در این شهر حال اهالی این هنر خوب نیست.
چه پیشنهادی برای کسانی دارید که قصد دارند آموزش ببینید و نواختن سازی را شروع کنند؟
یادتان باشد در موسیقی سن ملاک نیست و همیشه باید به نوای دلشان گوش دهند دوم اینکه در موسیقی استعداد ملاک نیست مهم تمرین، تمرین و تمریناست و سوم اینکه برای یادگیری موسیقی نزد اساتیدی بروند که صلاحیت تدریس را داشته باشند.