اخبار » یادداشت
کد خبر : 14844
جمعه - ۳۰ آذر ۱۴۰۳ - ۱۹:۵۱

ایران؛ سرزمین آیین‌های شادمانی

تقویم ایرانی را که ورق بزنیم پر از رویدادها و جشن‌های کهن است؛ جشن مهرگان، آبانگان، آذرگان، دی‌گان، شب چله(یلدا)، بهمنگان، جشن سَده، اسفندگان(سپندارمذگان) و… اگر این جشن‌ها و آیین‌ها نشان از شکوه و دیرپایی ایرانِ بزرگِ فرهنگی نیست، پس چیست؟! هر کدام از این جشن‌‌ها و آیین‌ها سرگذشت و تاریخچه‌ای به درازنای فراز و فرود روزها و سال‌ها دارند. بارزترین این جشن‌های باستانی: نوروز، شب چله(یلدا) و جشن سَده‌اند، بنابراین یکی از راه‌های شناخت فرهنگ، هنر، آداب و رسوم و شکوه ایرانیانِ قدیم آشنایی با همین جشن‌های باستانی است. بی‌شک ما ایرانیان با گرامیداشت این آیین‌ها با هویت و ماهیت سرزمین‌مان آشنا می‌شویم و به شکوه گذشتۀ خویش می‌بالیم.
جشن شب چله(یلدا) هم‌چنان مانند گذشتگان ما باشکوه خاصی برگزار می‌گردد هر چند که امروزه دستخوش تغییراتی هم گردیده‌است. گذشتگان معتقد بودند در چنین شبی نور و روشنی بر اهریمن تاریکی و ظلمت و نیکی بر بدی پیروز می‌شود و در چنین شبی میترا(مهر) بر اهریمن پیروز گردیده پس از این پیروزی، تاریکی و سیاهی نابود می‌شود و از پی آن روزها بلندتر و شب‌ها کوتاه‌تر می‌شوند. در زمان باستان این شب را شب زایشِ ایزد مهر می‌دانستند. این جشن را می‌توان نزدیک‌ترین و شبیه‌ترین جشن به نوروز باستانی دانست که در هر دوی آن‌ها ایرانیان خوانی ویژه می‌گسترند و هر آن‌چه در این خوان قرار می‌دهند دارای ارزش آیینی و نماد شناختی است، مثلا بیشترین رنگی که در این خوان جلوه دارد رنگ سرخ است. رنگ سرخ نماد نور خورشید است و سرخی دانه‌های انار معنای نمادین باروری، خورشید در شب و پیروزی نور بر تاریکی است، ازین روست که میوۀ انار را داخل خوانچۀ یلدایی عروس می‌گذارند، در دین زرتشتی نیز انار از درختان مینوی است. میوه‌های درون خوان به‌مناسبت در دسترس بودن و اهمیت فصلی قرار می‌گیرند. هر آن‌چه که از تابستان و با توجه به منطقۀ جغرافیایی ذخیره شده ( آجیل و انواع شب‌چره شامل دانه‌هایی مثل: گندم، نخود بِرشته، سنجد، انجیر، توت خشک و…) بر سر خوان قرار داده می‌شود. از دیگر رسم‌های این شب در گذشته برپایی آتش بوده، آتش نیز نماد خورشید بوده و به نظر می‌رسد وظیفۀ آتش برطرف کردن نحسی و تاریکی اهریمن بوده است، امروزه این رسم به صورت کُرسی‌نشینی است. اعضای خانواده و مهمانان گرداگرد کُرسی جمع می‌شوند، بزرگ‌ترها در بالا و رأس کُرسی می‌نشینند، این بر جایگاه ارزشمند بزرگان و ریش‌سفیدان در خانواده تأکید دارد. بزرگان و جوانان و کوچک‌ترها دور کُرسی به گفت‌و‌گو و تعامل می‌پردازند، کلمات موزون و عمیق غزل‌های حافظ و سعدی احساسات و عواطف را در افراد برمی‌انگیزاند و روایت داستان‌های قهرمانی و اساطیری شاهنامه؛ حس غرور ملی و فرهنگی را تقویت می‌کند. قصه‌ها در فرهنگ فولکلور ایرانی (ننه سرما، اَهمن و بهمن و عمو نوروز) از زبان پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها غنای این شب را صد چندان می‌کند. بنابراین درمی‌یابیم که این دورهمی‌های آیینی پیوندهای بین نسلی را تقویت می‌کند و میراث ماندگار زبان و ادب فارسی، به عنوان نیرویی نشاط‌آور و وحدت‌بخش در این آیین، برجسته و نمایان است. از دیگر سو بسیارند کسانی که این شب را به تنهایی و در ساده‌ترین شکل ممکن سپری می‌کنند و از سویی تجملات نیز برخی خانواده‌ها را از هم دور کرده است و پیامد گرانی افسارگسیخته هم به این دوری‌ها و لذت بردن از ثانیه ثانیه‌های عمر در کنار عزیزانمان افزوده است.
یادمان نرود که یکی از مهم‌ترین بخش‌های یک جامعۀ زنده و پویا و متمدن، نکوداشت و نگاه‌داشت آیین‌ها و جشن‌های تاریخی است که بخش مهمی از هویت ایرانی را به دوش می‌کشند پس امروز وظیفۀ ماست که هر آن‌چه از نیاکانمان برای ما به یادگار مانده است را زنده نگه داریم تا در واقع هویت و اصالت خویش را حفظ کرده باشیم. در پایان امیدوارم روزی برسد که کشورمان برای ترویج فرهنگ باستانی ایرانی در قالب یک کتاب درسی اقدام کند، بی‌تردید اگر آداب و سنت‌های کهن ایرانی را به‌درستی حفظ کنیم بخش بی‌شماری از جامعۀ ما به سمت تقلید از رسم و رسومات غربی نمی‌روند زیرا آشکار است که ما خودمان تاریخ و تمدن گران‌سنگی داریم!