اخبار » تیتر اول
کد خبر : 1877
شنبه - ۱۵ آذر ۱۳۹۹ - ۲۳:۵۴

رادار شما بر مدار سیاهچاله


یک

مداری که دور تباهی بچرخد، بودن ندارد…این مدار سرانجام در سیاهچاله ای که خود با حرکتش برای خود خلق کرده است بلعیده می شود و جز زشت نامی و چهره کریهش، چیزی در تاریخ برای قضاوت ندارد و آیندگان با جمله خوش بود که رفت بدرقه اش می کنند و افسوسی به حال همه آن هایی که با دیدن این مدار مجبور به مدارا با آن بودند خواهند خورد…

 

دو
امثال فردوسی پور باید هم در این مدار قرار نداشته باشند… آن هایی که وصل به قدرت نسیتند…چاپلوسی فلان مقام را نمی کنند… برای رسیدن به قدرت از در فلان شخصیت و یا بهمان مقام سیاسی عبور نمی کنند و اگر قدرتی دارند کارشان است و بس… آن هایی که آنقدر پاک کار کرده اند که برای خراب کردنشان “آتو” وجود ندارد و برابر زورگویی، نه دستی بر زیر ساتور زورگو دارند و نه می توان با آن ها بازی فساد انجام داد تا در مدار نگهشان داشت…

سه
امثال فردوسی پور قدیس نیستند و حتما عیوبی هم دارند که فقط ستار العیوب می داند و وجدان هایی صادق که قضاوت سیاه ندارند اما اگر آن ها جایی در دل مردم دارند و با وجود دور کردنشان از دیده اما از دل نمی روند به خاطر تعداد کمشان در راس جاهای قدرتمند است… مثل گونه های کمیاب و در حال انقراض که مردم برای حفظشان آن ها را روی چشم خود می گذارند ولی آن هایی که قدرت از جنس اسلحه در دست دارند برای شکار و نابودی آن ها لحظه ای مماشات ندارند….

چهار
امثال فردوسی پور وقتی با زرد نگارها و حاشیه سازها و رانت خوارهای فاسد قرابتی پیدا نمی کنند… وقتی با قدرت های سیاه هم پیمان نمی شوند… وقتی دست خود را با وجود همه تخصص و بلدی که دارند در دست آقاها و آقازاده ها نمی گذارند… باید هم که یک شب می خوابند و صبح بیدار می شوند ببیند همه آنچه که برای ساختنش جان گذاشتند بی آنکه ذره ای کمک از جای فاسد داشته باشند، و تمام زحمت چند ده ساله خود را تقدیم مردم کرده اند، برای غارت آن زحمت حلقه اتحاد بسته اند و با چنگ و دندان و هزاران داستان به سمتش یورش آورده اند.

پنج
فردوسی پور باید به غیر از مردم و آن هایی که هیچ منفعتی جز لذت از برنامه او نداشتند و عده ای که به حرمت رفاقت و سلامت با او کار کردند و تنهایش نگذاشتند، رفیق دیگری هم نداشته باشد و این را هم خوب بداند که خیلی ها از کنار او نه به مقصد ماندگاری که فقط راه خود را به جیب قدرتمندان باز کردند تا در نهایت میثاقی نامی از بغل فردوسی پور تبدیل به بدمن ماجرا  شود حتی اگر این میثاقی زحمت زیادی برای کار خود کشیده باشد و کار خود را هم خوب بلد باشد اما وقتی در مداری قرار گرفتی که حول سیاهی می چرخد، تو را هم با همین مدار قضاوت می کنند و البته ناسزا می گویند…

شش
برای فردوسی پور و امثال فردوسی پور، در حال حاضر که اریکه قدرت به رنگی که می بینیم شکل گرفته است، پاداش عمری کار خوب و ماندگاری در دل های مردم، بغض است، قهر و سرخوردگی…تنها انرژی آن ها برای ایستاده ماندن همین قدرشناسی مردم است و بس وگرنه این مدارهای بسته قدرت، جایی برای او و امثال او و البته درصد زیادی از همه مستعدان نسل ما ندارد چراکه با امثال آقازاده هایی که با غرور تمام در چشمان ملت زل می زنند و از مدار صحبت می کنند، نباید هم جایی برای ملت زاده ها باشد…